خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افسون کردن
[عبارت]
cast a spell on
/kˈæst ɐ spˈɛl ˈɑːn/
1
افسون کردن
طلسم کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افسون کردن
طلسم کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
cast a shadow
cast
cassowary
cassoulet
cassock
cast doubt on
cast iron
cast off
cast one's pearls before swine
cast out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان