خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احتمال
2 . فرصت
[اسم]
chance
/tʃæns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
احتمال
شانس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امکان
شانس
مترادف و متضاد
odds
possibility
prospect
unlikelihood
chance of doing something
احتمال انجام کاری
Is there any chance of getting tickets for tonight?
آیا احتمال بلیط گرفتن برای امشب وجود دارد؟
chance that…
احتمال اینکه...
1. There's a chance (that) he'll still be there.
1. احتمالش هست (که) او هنوز آنجا باشد.
2. There's a slight chance that he'll be back in time.
2. احتمال اندکی وجود دارد که او به موقع برگردد.
chance of something happening
احتمال وقوع یک اتفاق
What chance is there of anybody being found alive?
چه احتمالی هست که کسی زنده پیدا شود؟
chance of something
شانس برای چیزی
1. Does she have any chance of winning?
1. آیا او هیچ شانسی برای پیروزی دارد؟
2. Nowadays a premature baby has a very good chance of survival.
2. امروزه یک نوزاد زودرس شانس خیلی خوبی برای زنده ماندن [بقا] دارد.
2
فرصت
مترادف و متضاد
break
moment
opening
opportunity
chance of something
فرصت چیزی
We won't get another chance of a holiday this year.
ما امسال فرصت یک تعطیلات دیگر را نخواهیم داشت.
chance to do something
فرصت انجام کاری
I didn't have a chance to speak to her.
فرصتی برای صحبت کردن با او نداشتم.
chance for somebody to do something
فرصت انجام کاری برای کسی
There will be a chance for parents to look around the school.
فرصتی برای پدر و مادرها خواهد بود که به محیط مدرسه نگاهی بیندازند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
champleve
championship
champion
champaign
champagne flute
chance arm
chandelier
change
change around
change by reversal
کلمات نزدیک
championship
champion
champers
champagne
champ
chancel
chancellor
chancellor of the exchequer
chancre
chancy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان