1 . احتمال 2 . فرصت
[اسم]

chance

/tʃæns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احتمال شانس

معادل ها در دیکشنری فارسی: امکان شانس
مترادف و متضاد odds possibility prospect unlikelihood
chance of doing something
احتمال انجام کاری
  • Is there any chance of getting tickets for tonight?
    آیا احتمال بلیط گرفتن برای امشب وجود دارد؟
chance that…
احتمال اینکه...
  • 1. There's a chance (that) he'll still be there.
    1. احتمالش هست (که) او هنوز آنجا باشد.
  • 2. There's a slight chance that he'll be back in time.
    2. احتمال اندکی وجود دارد که او به موقع برگردد.
chance of something happening
احتمال وقوع یک اتفاق
  • What chance is there of anybody being found alive?
    چه احتمالی هست که کسی زنده پیدا شود؟
chance of something
شانس برای چیزی
  • 1. Does she have any chance of winning?
    1. آیا او هیچ شانسی برای پیروزی دارد؟
  • 2. Nowadays a premature baby has a very good chance of survival.
    2. امروزه یک نوزاد زودرس شانس خیلی خوبی برای زنده ماندن [بقا] دارد.

2 فرصت

مترادف و متضاد break moment opening opportunity
chance of something
فرصت چیزی
  • We won't get another chance of a holiday this year.
    ما امسال فرصت یک تعطیلات دیگر را نخواهیم داشت.
chance to do something
فرصت انجام کاری
  • I didn't have a chance to speak to her.
    فرصتی برای صحبت کردن با او نداشتم.
chance for somebody to do something
فرصت انجام کاری برای کسی
  • There will be a chance for parents to look around the school.
    فرصتی برای پدر و مادرها خواهد بود که به محیط مدرسه نگاهی بیندازند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان