1 . چک کردن
[فعل]

to check over

/ʧɛk ˈoʊvər/
فعل گذرا
[گذشته: checked over] [گذشته: checked over] [گذشته کامل: checked over]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چک کردن

  • 1.Check over your work for mistakes.
    1. نوشته‌ات را برای (اصلاح کردن) اشتباهات چک کن.
  • 2.We checked through the photographs to make sure there were none missing.
    2. ما عکس‌ها را چک کردیم تا مطمئن شویم هیچ‌کدام گم نشده باشند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان