خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تشویق کردن
2 . فریاد شادی
[فعل]
to cheer
/ʧɪr/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: cheered]
[گذشته: cheered]
[گذشته کامل: cheered]
صرف فعل
1
تشویق کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تشویق کردن
هورا کشیدن
هلهله کردن
مترادف و متضاد
applaud
1.Everyone cheered as the winners received their medals.
1. زمانی که برندگان مدال های خود را دریافت کردند، همه تشویق کردند.
[اسم]
cheer
/ʧɪr/
قابل شمارش
2
فریاد شادی
هلهله
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هلهله
1.The crowd gave a loud cheer as the singer came onto the stage.
1. وقتی که آن خواننده به روی صحنه آمد، جمعیت [حضار]، فریاد شادی بلندی سر دادند.
تصاویر
کلمات نزدیک
cheep
cheeky
cheekily
cheekbone
cheek by jowl
cheer up
cheerful
cheerfully
cheerfulness
cheerily
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان