Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . داروخانه
[اسم]
chemist's
/ˈkɛmɪsts/
قابل شمارش
[جمع: chemists]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
داروخانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داروخانه
1.There's a chemist's in my street.
1. داروخانهای در خیابان (محل زندگی) من قرار دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
chemist
chemisorptive
chemisorption
chemisorb
chemise
chemist's shop
chemistry
chemistry lab
chemistry laboratory
chemoimmunology
کلمات نزدیک
chemist
chemically
chemical weapon
chemical warfare
chemical peel
chemistry
chemotherapy
chen
chenille
cheque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان