خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انتخاب
2 . چاره
3 . برگزیده
[اسم]
choice
/ʧɔɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتخاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختیار
گزینه
انتخاب
مترادف و متضاد
choosing
option
picking
selection
1.You need to make a choice.
1. باید انتخاب کنید.
A bad/good choice
یک انتخاب بد/خوب
2
چاره
گزینه
1.We have no choice. We have to leave.
1. ما هیچ چارهای نداریم. باید اینجا را ترک کنیم [باید برویم].
2.You must trust me, you have no other choice.
2. باید به من اعتماد کنی، چاره دیگری نداری.
3
برگزیده
گزیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگزیده
کمنظیر
مجلسی
1.The menu has a choice of six different soups.
1. این منو برگزیدهای از شش سوپ مختلف دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chocolate-covered
chocolate milk
chocolate chip
chocolate cake
chocolate
choir
choke
choked
choker
choler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان