خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چکاچک (صدای به هم خوردن فلز)
2 . چکاچک کردن
[اسم]
clank
/klˈæŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چکاچک (صدای به هم خوردن فلز)
دلنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دنگ
[فعل]
to clank
/klˈæŋk/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
چکاچک کردن
دلنگ دولنگ کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clangula hyemalis
clangula
clangour
clangorous
clangoring
clanking
clannish
clannishly
clannishness
clansman
کلمات نزدیک
clanger
clang
clandestinely
clandestine
clan
clansman
clap
clapboard
clapped out
clapper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان