Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به صدا درآمدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to clang
/klæŋ/
فعل ناگذر
[گذشته: clanged]
[گذشته: clanged]
[گذشته کامل: clanged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به صدا درآمدن
مترادف و متضاد
clank
1.Bells were clanging in the tower.
1. ناقوسها داشتند در برج به صدا درمیآمدند.
2.The bell of a fire engine clanged.
2. زنگ یک ماشین آتشنشانی به صدا درآمد.
تصاویر
کلمات نزدیک
clandestinely
clandestine
clan
clamshell
clampdown
clanger
clank
clansman
clap
clapboard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان