خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاکیزگی
[اسم]
cleanliness
/ˈklɛnlinɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پاکیزگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاکی
تمیزی
نظافت
1.Cleanliness is her strong suit.
1. پاکیزگی از بهترین ویژگی های اوست.
تصاویر
کلمات نزدیک
cleaning
cleaner’s
cleaners
cleaner
cleaned out
cleanly
cleanse
cleanser
cleansing
cleanup
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان