Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ضربه سنگین (با دست یا شی سفت)
2 . قدرت
3 . ضربه زدن
[اسم]
clout
/klˈaʊt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ضربه سنگین (با دست یا شی سفت)
مترادف و متضاد
smack
2
قدرت
نفوذ، برتری
مترادف و متضاد
influence
power
[فعل]
to clout
/klˈaʊt/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
3
ضربه زدن
کتک زدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cloudy
cloudlike
cloudlessness
cloudless
clouding up
clout archery
clout nail
clove
clove hitch
clove oil
کلمات نزدیک
cloudy
cloudlet
cloudless
cloudburst
cloudberry
clove
cloven
cloven hoof
clover
cloverleaf intersection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان