Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نارگیل
[اسم]
coconut
/ˈkoʊ.kəˌnʌt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نارگیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نارگیلی
نارگیل
1.Thai food uses a lot of coconut.
1. در غذای تایلندی مقدار زیادی نارگیل استفاده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
cocoa tree
cocoa
coco
cocky
cocktail stick
coconut matting
coconut milk
cocoon
cocoyam
cod
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان