Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کالج
[اسم]
college
/ˈkɑlɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کالج
دانشکده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آموزشگاه
دانشکده
کالج
مترادف و متضاد
academy
educational institution
school
training establishment
1.She graduated from Oberlin College and is now working toward her PhD.
1. او از کالج "اوبرلین" فارغالتحصیل شد و اکنون برای کسب دکترا تلاش میکند.
2.Where did you go to college?
2. شما به کدام کالج رفتید؟
the College of Arts and Sciences at Columbia University
دانشکده هنر و علوم در دانشگاه کلمبیا
تصاویر
کلمات نزدیک
colleen
collector
collectivism
collectively
collective noun
college of further education
college sweetheart
collegiate
collide
collie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان