1 . زیرمجموعه چیزی بودن 2 . قرار گرفتن (در موقعیتی ناخوشایند)
[فعل]

to come under

/kʌm ˈʌndər/
فعل گذرا
[گذشته: came under] [گذشته: came under] [گذشته کامل: come under]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیرمجموعه چیزی بودن زیرمجموعه چیزی آمدن

  • 1.Swimming pools usually come under "leisure centres" in the phone directory.
    1. استخرهای شنا معمولاً در کتابچه تلفن زیرمجموعه (بخش) «مراکز تفریحی» می‌آیند.

2 قرار گرفتن (در موقعیتی ناخوشایند)

  • 1.Our army has come under heavy bombardment.
    1. ارتش ما مورد بمباران سنگین قرار گرفته‌است.
  • 2.The government is coming under pressure to change the law.
    2. دولت دارد برای تغییر قانون تحت‌فشار قرار می‌گیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان