خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویرگول
[اسم]
comma
/ˈkɑm.ə/
قابل شمارش
1
ویرگول
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویرگول
1.Put a comma before his name.
1. قبل اسم او یک ویرگول بگذار.
تصاویر
کلمات نزدیک
comity
comings and goings
coming soon
coming of age
coming
command
command language
command post
commandant
commandeer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان