1 . متناسب
[صفت]

commensurate

/kəˈmɛnsərət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more commensurate] [حالت عالی: most commensurate]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متناسب جور، هماهنگ

مترادف و متضاد equivalent proportional
  • 1.a salary that is commensurate with skills and experiences.
    1. حقوقی که با مهارت ها و تجارب متناسب است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان