خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افسر دائم
[اسم]
commissioned officer
/kəˌmɪʃnd ˈɑːfɪsər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
افسر دائم
افسر (دانشگاه افسری)
تصاویر
کلمات نزدیک
commissioned
commissionaire
commission
commissar
commiseration
commissioner
commit
commit a crime
commitment
committal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان