خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرز مشترک
[اسم]
common border
/kˈɑːmən bˈoːɹdɚ/
قابل شمارش
1
مرز مشترک
تصاویر
کلمات نزدیک
common
commodore
commodity
commodious
commode
common buzzard
common cold
common denominator
common ground
common knowledge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان