1 . پنهان کردن
[فعل]

to conceal

/kənˈsiːl/
فعل گذرا
[گذشته: concealed] [گذشته: concealed] [گذشته کامل: concealed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پنهان کردن

formal
مترادف و متضاد hide mask secrete confess reveal show
  • 1.Count Dracula concealed the corpse in his castle.
    1. کنت دراکولا جسد را در قصرش پنهان کرد.
  • 2.The money was so cleverly concealed that we were forced to abandon our search for it.
    2. پول (ها) آنقدر زیرکانه پنهان شده بودند که ما مجبور شدیم جستجوی‌مان را متوقف کنیم.
  • 3.Tris could not conceal his love for Gloria.
    3. "تریس" نمی‌توانست عشقش به "گلوریا" را پنهان کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان