خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حفظ کردن
2 . صرفهجویی کردن
3 . مربا
[فعل]
to conserve
/kənˈsɜrv/
فعل گذرا
[گذشته: conserved]
[گذشته: conserved]
[گذشته کامل: conserved]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
حفظ کردن
نگهداری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حفظ کردن
to conserve endangered species
حفظ کردن گونههای [موجودات] در معرض خطر (انقراض)
2
صرفهجویی کردن
to conserve water
صرفهجویی کردن در (مصرف) آب
[اسم]
conserve
/kənˈsɜrv/
قابل شمارش
3
مربا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کنسرو
formal
مترادف و متضاد
jam
تصاویر
کلمات نزدیک
conservatory
conservator
conservatoire
conservative party
conservative
consider
consider all the options
considerable
considerably
considerate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان