خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افسر پلیس
2 . مس
[اسم]
copper
/ˈkɑːpər/
قابل شمارش
1
افسر پلیس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آجان
آژان
informal
2
مس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مسی
مس
مترادف و متضاد
Cu
copper pipes
لولههای مسی
copper wire
سیم مسی
تصاویر
کلمات نزدیک
copiously
copious
copilot
copier
cope
copper ore
copper sulphate
copper-bottomed
copperhead
coppersmith
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان