Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . انجمن
[اسم]
coterie
/ˈkoʊtəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انجمن
گروه، جرگه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محفل
مترادف و متضاد
group
1.a literary coterie
1. یک انجمن ادبی
2.A little coterie of friends and advisers
2. گروهی کوچک از دوستان و مشاوران
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cotenant
cote
cotangent
cotan
cotacachi
coterminous
coterminously
cotes de provence
cotilion
cotillion
کلمات نزدیک
cotangent
cot death
cot
cosy
costumer
coterminous
cotoneaster
cottage
cottage cheese
cottage hospital
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان