خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم روستایی احمق
[اسم]
country bumpkin
/ˈkʌntri ˈbʌmpkɪn/
قابل شمارش
1
آدم روستایی احمق
disapproving
informal
تصاویر
کلمات نزدیک
country
countless
counting
countess
countertrade
country club
country code
country house
country music
countryman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان