Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیک
2 . راهنما (گردشگری)
[اسم]
courier
/ˈkɜriər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیک
قاصد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیک
چاپار
قاصد
مترادف و متضاد
messenger
a bike courier
یک پیک دوچرخهسوار
2
راهنما (گردشگری)
مترادف و متضاد
guide
تصاویر
کلمات نزدیک
courgette
courageously
courageous
courage
coupé
course
course of action
coursebook
courseware
coursework
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان