1 . مخفی
[صفت]

covert

/ˈkoʊvɜːrt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more covert] [حالت عالی: most covert]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مخفی ناآشکار، نهانی، مخفیانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: پنهان نهانی
مترادف و متضاد hidden secret
  • 1.covert operations
    1. عملیات مخفی
  • 2.He stole a covert glance at her across the table.
    2. او نگاهی مخفیانه به او در آن طرف میز انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان