Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زیرک
[صفت]
crafty
/ˈkræfti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: craftier]
[حالت عالی: craftiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیرک
زیرکانه، حقهباز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبزیرکاه
حیلهگر
فریبکار
disapproving
مترادف و متضاد
cunning
guileful
shrewd
wily
honest
naive
1.His crafty mind prepared a comprehensive plan to defraud his partners.
1. ذهن زیرک او نقشهای جامع برای فریب دادن همکارانش ریخت.
one of the party’s craftiest strategists
یکی از استراتژیهای زیرکانه حزب (سیاسی)
تصاویر
کلمات نزدیک
craftswoman
craftsmanship
craftsman
craftily
craft
crag
craggy
craig
cram
crammed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان