1 . زیرک
[صفت]

crafty

/ˈkræfti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: craftier] [حالت عالی: craftiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیرک زیرکانه، حقه‌باز

معادل ها در دیکشنری فارسی: آب‌زیرکاه حیله‌گر فریبکار
disapproving
مترادف و متضاد cunning guileful shrewd wily honest naive
  • 1.His crafty mind prepared a comprehensive plan to defraud his partners.
    1. ذهن زیرک او نقشه‌ای جامع برای فریب دادن همکارانش ریخت.
one of the party’s craftiest strategists
یکی از استراتژی‌های زیرکانه حزب (سیاسی)
تصاویر
  •  تصویر crafty - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان