خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزمایش تصادف انجام دادن
[فعل]
to crash-test
/kɹˈæʃtˈɛst/
فعل گذرا
[گذشته: crash-tested]
[گذشته: crash-tested]
[گذشته کامل: crash-tested]
صرف فعل
1
آزمایش تصادف انجام دادن
ایمنی خودرو را از طریق تصادف آزمایشی سنجیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
crash-landing
crash-land
crash-dive
crash into
crash helmet
crash-test dummy
crass
crate
crater
cravat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان