خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جعبه (حمل کالا)
[اسم]
crate
/kreɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جعبه (حمل کالا)
صندوق
a crate of bananas
یک جعبه موز
The spider was found in a crate of bananas.
عنکبوت در جعبه موز پیدا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
crass
crash-test dummy
crash-test
crash-landing
crash-land
crater
cravat
crave
craven
craving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان