خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دهانه آتشفشان
2 . چاله
[اسم]
crater
/ˈkreɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دهانه آتشفشان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دهانه آتشفشان
specialized
مترادف و متضاد
caldera
solfatara
volcanic crater
1.What's that above the crater?
1. آن چیست بالای دهانه آتشفشان؟
2
چاله
specialized
مترادف و متضاد
hole
hollow
shell hole
craters on the moon
چالههای روی ماه
تصاویر
کلمات نزدیک
crate
crass
crash-test dummy
crash-test
crash-landing
cravat
crave
craven
craving
craw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان