Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . چینه دان
[اسم]
craw
/krɔː/
قابل شمارش
1
چینه دان
1.the bird kept its food it the craw.
1. پرنده غذایش را در چینه دان نگه داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
craving
craven
crave
cravat
crater
crawford
crawl
crawler
crayfish
crayon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان