خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرقانونی اعلام کردن
2 . مجرم دانستن
[فعل]
to criminalize
/ˈkrɪmɪnəlaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: criminalized]
[گذشته: criminalized]
[گذشته کامل: criminalized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
غیرقانونی اعلام کردن
جرم شناختن
مترادف و متضاد
decriminalize
1.The government has introduced new legislation to criminalize computer hacking.
1. دولت قوانین جدیدی بهمنظور جرم شناختن هک کردن کامپیوتر ارائه کردهاست.
2
مجرم دانستن
مستحق کیفر دانستن
1.The law would criminalize parents who take their children out of school to go on holiday.
1. قانون، والدینی را که بچههایشان را برای رفتن به تعطیلات از مدرسه بیرون میآورند، مجرم میداند.
تصاویر
کلمات نزدیک
criminality
criminal record
criminal offence
criminal negligence
criminal law
criminally
criminologist
criminology
crimp
crimson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان