Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به رنگ قرمز سیر
2 . قرمز سیر (رنگ)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
crimson
/ˈkrɪmzən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more crimson]
[حالت عالی: most crimson]
1
به رنگ قرمز سیر
زرشکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زرشکی
1.she blushed crimson with embarrassment.
1. (گونه های) او از خجالت به رنگ قرمز سیر درآمد.
[اسم]
crimson
/ˈkrɪmzən/
غیرقابل شمارش
2
قرمز سیر (رنگ)
زرشکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لاکی
1.a pair of trousers in crimson
1. یک شلوار (به رنگ) قرمز سیر
تصاویر
کلمات نزدیک
crimp
criminology
criminologist
criminally
criminalize
cringe
cringeworthy
crinkle
crinkly
crip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان