خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاهبردار
2 . انحنا
3 . عصا
4 . مریض
[اسم]
crook
/krʊk/
قابل شمارش
1
کلاهبردار
شیاد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نامرد
ناکس
متقلب
informal
مترادف و متضاد
criminal
1.The manager was arrested by the police for being a crook.
1. مدیر به خاطر شیاد بودن توسط پلیس دستگیر شد.
2
انحنا
خم
3
عصا
[صفت]
crook
/krʊk/
قابل مقایسه
4
مریض
ناخوشاحوال
تصاویر
کلمات نزدیک
cronyism
crony
cronus
crone
cromlech
crooked
crookedly
crookedness
croon
crooner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان