Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . باد مخالف
[اسم]
crosswind
/ˈkrɔːswɪnd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باد مخالف
باد ناهمسو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باد مخالف
1.Strong crosswinds blew the plane off course.
1. بادهای مخالف هواپیما را از مسیرش منحرف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
crossways
crossway
crosswalk
crosstown
crosstie
crosswise
crossword
crossword puzzle
crostini
crotal
کلمات نزدیک
crosswalk
crossroads
crossover
crossing
crossfire
crosswise
crossword
crossword puzzle
crotch
crotchet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان