خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قایقرانی (تفریحی و بدون مقصد مشخص)
2 . راهرفتن کودک (با کمک)
3 . گشتزنی (در مکانی برای یافتن شریک جنسی)
[اسم]
cruising
/kɹˈuːzɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قایقرانی (تفریحی و بدون مقصد مشخص)
با قایق گشتن
2
راهرفتن کودک (با کمک)
3
گشتزنی (در مکانی برای یافتن شریک جنسی)
دورزدن، چرخزنی
تصاویر
کلمات نزدیک
cruiser
cruise ship
cruise missile
cruise liner
cruise control
crumb
crumble
crumbling
crumbly
crumhorn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان