Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . طمع
[اسم]
cupidity
/kjuːˈpɪdəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طمع
حرص، آز
مترادف و متضاد
greed
1.We warned him that his cupidity would eventuate in a loss of all his friends.
1. ما به او هشدار داده بودیم که طمع او منجر به از دست دادن تمام دوستانش خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cupid's itch
cupid's disease
cupid's dart
cupid's bow
cupid
cuplike
cupola
cuppa
cupper
cupping
کلمات نزدیک
cupid
cupful
cupel
cupcake
cupboard
cupola
cuppa
cupreous
cur
curable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان