خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسیبدیده
[صفت]
damaged
/ˈdæm.ɪdʒd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more damaged]
[حالت عالی: most damaged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسیبدیده
صدمهدیده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسیبدیده
ضایع
1.They're selling off damaged goods at reduced prices.
1. آنها کالاهای آسیبدیده را با قیمتهای کاهش یافتهای به فروش گذاشتهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
damage limitation
damage
dam
dalmation
dalmatian
damages
damaging
damascus
damask
damask rose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان