Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اشکالیاب (برنامهنویسی)
[اسم]
debugger
/ˌdiːˈbʌɡər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اشکالیاب (برنامهنویسی)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
debug
debtor
debt relief
debt limit
debt is the worst poverty
debunk
debunking
debussy
debut
debutant
کلمات نزدیک
debug
debtor
debt relief
debt collector
debt burden
debunk
debut
debut album
debutant
debutante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان