[فعل]

to debug

/ˌdiːˈbʌɡ/
فعل گذرا
[گذشته: debugged] [گذشته: debugged] [گذشته کامل: debugged]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اشکال‌زدایی کردن دیباگ کردن (رایانه)

specialized

2 دستگاه‌های شنود مخفی شده را پیدا کردن مکانی را از دستگاه شنود تخلیه کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان