1 . کلاچ را رها کردن
[فعل]

to declutch

/dᵻklˈʌtʃ/
فعل ناگذر
[گذشته: declutched] [گذشته: declutched] [گذشته کامل: declutched]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلاچ را رها کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: کلاچ را رها کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان