خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاچ را رها کردن
[فعل]
to declutch
/dᵻklˈʌtʃ/
فعل ناگذر
[گذشته: declutched]
[گذشته: declutched]
[گذشته کامل: declutched]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کلاچ را رها کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاچ را رها کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
declivity
declining
decline
declination
declension
decoction
decode
decolonization
decommission
decompose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان