1 . قابل‌توجیه 2 . امن
[صفت]

defensible

/dɪˈfɛnsəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more defensible] [حالت عالی: most defensible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قابل‌توجیه توجیه‌پذیر

  • 1.Her reasons for acting are morally defensible.
    1. دلایل او برای اقدام کردن از لحاظ اخلاقی قابل‌توجیه هستند.

2 امن مناسب برای دفاع

a fort with a defensible yard
دژی با محوطه‌ای امن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان