خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمسخر کردن
[فعل]
to deride
/dɪˈraɪd/
فعل گذرا
[گذشته: derided]
[گذشته: derided]
[گذشته کامل: derided]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تمسخر کردن
به باد تمسخر گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استهزا کردن
ریشخند کردن
مترادف و متضاد
mock
1.The play was derided by the critics.
1. نمایش توسط منتقدین به باد تمسخر گرفته شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
dereliction of duty
dereliction
derelict
derek
deregulation
derision
derisive
derisively
derisory
derivation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان