1 . ویرانی 2 . درماندگی
[اسم]

desolation

/ˌdɛsəˈleɪʃən/
غیرقابل شمارش

1 ویرانی مخروبگی

  • 1.a state of desolation
    1. حالتی از ویرانی

2 درماندگی فلاکت، غم و اندوه، تنهایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بیچارگی درماندگی
مترادف و متضاد loneliness misery
تصاویر
  •  تصویر desolation - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان