خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدتر شدن
[فعل]
to deteriorate
/dɪˈtɪriəˌreɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: deteriorated]
[گذشته: deteriorated]
[گذشته کامل: deteriorated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بدتر شدن
وخیم شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افت کردن
1.Her health deteriorated as she got older.
1. وقتی که بزرگتر شد، (وضع) سلامتیاش بدتر شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
detergent
deter
detention center
detention
detector
deterioration
determinant
determinate
determination
determine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان