خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متفاوت
[صفت]
disparate
/ˈdɪspərɪt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more disparate]
[حالت عالی: most disparate]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متفاوت
ناهمگون
مترادف و متضاد
dissimilar
1.The two cultures were so disparate that she found it hard to adapt from one to the other.
1. دو فرهنگ به قدری متفاوت هستند که او سازگار شدن با هر کدام از آنها را دشوار می یابد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
disown
disoriented
disorientation
disorient
disorganized
dispatch
dispensary
dispense
disperse
dispirited
کلمات نزدیک
disparaging comment
disparaging
disparagement
disparage
disown
disparity
dispassionate
dispatch
dispatch box
dispatched
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان