Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوچک شمردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to disparage
/dɪˈspærɪdʒ/
فعل گذرا
[گذشته: disparaged]
[گذشته: disparaged]
[گذشته کامل: disparaged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کوچک شمردن
تحقیر کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خوار شمردن
مترادف و متضاد
belittle
1.I don't mean to disparage your achievements.
1. من نمی خواهم دستاوردهایت را کوچک بشمارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
disown
disoriented
disorientation
disorientate
disorganized
disparagement
disparaging
disparaging comment
disparate
disparity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان