خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پراکنده
[صفت]
dispersed
/dɪˈspɜːrs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more dispersed]
[حالت عالی: most dispersed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پراکنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پراکنده
متفرق
مترادف و متضاد
scattered
spread
1.The dispersed crowd
1. جمعیت پراکنده
تصاویر
کلمات نزدیک
disperse
dispersal
dispensing chemist
dispenser
dispense
dispersion
dispirit
dispirited
dispiritedly
dispiriting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان