1 . توزیع
[اسم]

distribution

/ˌdɪstrəˈbjuʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 توزیع پخش

معادل ها در دیکشنری فارسی: پخش پراکنش تقسیم توزیع نشر
  • 1.drug distribution
    1. توزیع مواد مخدر
  • 2.the distribution of newspapers
    2. توزیع روزنامه‌ها
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان