خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تصنیف کوچک
[اسم]
ditty
/ˈdɪti/
قابل شمارش
[جمع: ditties]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصنیف کوچک
سرود کوتاه و ساده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تصنیف
1.It reminds me of a little ditty my grandad used to sing.
1. آن من را یاد تصنیف کوچکی انداخت که پدربزرگم همیشه می خواند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ditto
dither
ditheism
ditch
disused
diuretic
diurnal
diva
divagate
divan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان