1 . به چند گروه تقسیم شدن 2 . تقسیم کردن
[فعل]

to divide up

/dɪˈvaɪd ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: divided up] [گذشته: divided up] [گذشته کامل: divided up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به چند گروه تقسیم شدن تقسیم‌بندی شدن

مترادف و متضاد split up
  • 1.After lunch we divided up for group discussions.
    1. بعداز ناهار برای بحث گروهی به چند گروه تقسیم شدیم.

2 تقسیم کردن قسمت کردن

  • 1.I think we should divide up the costs equally between us.
    1. فکر کنم باید هزینه‌ها را به‌طور یکسان بین خودمان تقسیم کنیم.
  • 2.Jack divided up the rest of the cash.
    2. "جک" بقیه پول را قسمت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان