خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرق
2 . مشرقزمین
3 . شرق
4 . به سمت شرق
[اسم]
east
/iːst/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرق
مشرق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاور
شرق
مشرق
1.Her home is in the east of France.
1. خانه او در شرق فرانسه است.
2.Most of the country, except the east, is rural.
2. بیشتر کشور، به جز مشرق، روستایی است.
3.The points of the compass are North, South, East and West.
3. جهات قطبنما عبارتند از شمال، جنوب، شرق و غرب.
4.Which way is east?
4. شرق از کدام طرف است؟
2
مشرقزمین
خاور
(East)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شرق
مشرقزمین
[صفت]
east
/iːst/
غیرقابل مقایسه
3
شرق
شرقی
1.The east wall of the mosque is covered with a beautiful mosaic.
1. دیوار شرقی مسجد پوشیده از موزاییکهای زیباست.
2.They live on the east coast.
2. آنها در ساحل شرقی (آمریکا) زندگی میکنند.
[قید]
east
/iːst/
غیرقابل مقایسه
4
به سمت شرق
1.We drove east along Brooklyn Avenue.
1. ما در امتداد خیابان "بروکلین" به سمت شرق راندیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
easily
easier said than done
easel
ease up on
ease up
east indian fig tree
easter
easter bunny
easter day
easter egg
کلمات نزدیک
easily
easier said than done
easement
easel
easeful
eastbound
easter
easter egg
easterly
eastern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان